
بخش سوم: سال دوم جنگ (31/6/1360 ـ 31/6/1361)
آزادسازي مناطق اشغالي
نيروهاي مسلح انقلابي متشكل از نيروهاي مردمي، سپاه و عناصر انقلابي ارتش كه با حضور در ميدانهاي درگيري و مقاومت و كسب پيروزيهاي متعدد همچون شكستن محاصره اهواز، آزادسازي سوسنگرد و بيرون راندن ارتش عراق از گيلانغرب و آبادان رشد كرده و انديشه نوين نظامي را در نبرد ارتفاعات بازيدراز، تپههاي اللهاكبر و جنوب دارخوين به اجرا درآورده بودند، چهار ماه پس از رفع مهمترين مانع داخلي (عزل بنيصدر از فرماندهي كل قوا) به مرحله بلوغ رسيدند. طوري كه ظرف كمتر از يكسال،در چهار عمليات بزرگ ثامنالائمه، طريقالقدس، فتحالمبين و بيتالمقدس، 57% از سرزمينهايي كه در ماههاي اول جنگ به اشغال دشمن درآمده بود، با قوه قهريه نيروهاي انقلابي آزاد شد. مضافاً اينكه رعب ناشي از قدرتنمايي نیروهای ایران، دشمن را وادار كرد تا بخش ديگري از مناطق اشغالي را تخليه كند.
به اين ترتيب، در پايان چهار عمليات بزرگ از مجموع 13600 كيلومترمربع كه در آغاز سال دوم جنگ تحت اشغال دشمن باقي مانده بود، 8600 كيلومترمربع آزاد، 2500 كيلومترمربع تخليه گرديد و 2500 كيلومترمربع ديگر - كه عمدتاً شامل ارتفاعات و مناطق مهم مرزي و نيز شهرهاي مهران و نفتشهر بود - همچنان در اشغال دشمن باقي ماند.
آزادسازي مناطق اشغالي
نيروهاي مسلح انقلابي متشكل از نيروهاي مردمي، سپاه و عناصر انقلابي ارتش كه با حضور در ميدانهاي درگيري و مقاومت و كسب پيروزيهاي متعدد همچون شكستن محاصره اهواز، آزادسازي سوسنگرد و بيرون راندن ارتش عراق از گيلانغرب و آبادان رشد كرده و انديشه نوين نظامي را در نبرد ارتفاعات بازيدراز، تپههاي اللهاكبر و جنوب دارخوين به اجرا درآورده بودند، چهار ماه پس از رفع مهمترين مانع داخلي (عزل بنيصدر از فرماندهي كل قوا) به مرحله بلوغ رسيدند. طوري كه ظرف كمتر از يكسال،در چهار عمليات بزرگ ثامنالائمه، طريقالقدس، فتحالمبين و بيتالمقدس، 57% از سرزمينهايي كه در ماههاي اول جنگ به اشغال دشمن درآمده بود، با قوه قهريه نيروهاي انقلابي آزاد شد. مضافاً اينكه رعب ناشي از قدرتنمايي نیروهای ایران، دشمن را وادار كرد تا بخش ديگري از مناطق اشغالي را تخليه كند.
به اين ترتيب، در پايان چهار عمليات بزرگ از مجموع 13600 كيلومترمربع كه در آغاز سال دوم جنگ تحت اشغال دشمن باقي مانده بود، 8600 كيلومترمربع آزاد، 2500 كيلومترمربع تخليه گرديد و 2500 كيلومترمربع ديگر - كه عمدتاً شامل ارتفاعات و مناطق مهم مرزي و نيز شهرهاي مهران و نفتشهر بود - همچنان در اشغال دشمن باقي ماند.
در اين دوره كه با عمليات ثامنالائمه(ع)
شروع گرديد، تحول فوقالعادهاي در جنگ ايجاد گرديد. استراتژي جديدي تبيين
شد و امكان اقدام مشترك سپاه و ارتش ميسر گرديد. در استراتژي جديد براي هر
يك از دو سازمان مذكور، جايگاه متناسب با كارايي، امكانات و توانشان تعريف
شد و با موفقيت به اجرا درآمد. همچنين، گسترش سازمان رزم نيروهاي سپاه
پاسداران و تكامل آنها از رده گردان تا رده لشكر در اين دوره ميسر شد.
نيروهاي سپاه كه طي 19 ماه قبل از آغاز جنگ تنها جنگ نامنظم را تجربه كرده بودند، نيروهاي سبكبالي بودند كه تنها به ادوات سبك مجهز ميشدند. با شروع جنگ گردانهاي مستقل منظم تشكيل شد و سپس با گردانهاي ديگر تركيب شده و تيپهاي مستقل را تشكيل دادند. بعد از چندي، با افزايش استعداد تيپها، لشكرها تشكيل شدند.
در كنار گسترش سازمان، با غنايم بهدست آمده از دشمن، رستههاي توپخانه و زرهي ايجاد شد. در اين دوره سپاه يگان زرهي خود را با تنها تانكي كه در عمليات فرماندهي كل قوا به غنيمت گرفت، تأسيس كرد و اين يگان با تنها تانك خود در عمليات ثامنالائمه(ع) شركت كرد. اين روند به سرعت پيش رفت، تا اينكه در عمليات فتحالمبين، تيپهاي اصلي سپاه همچون تيپ8 نجفاشرف، تيپ14 امامحسين(ع) و تيپ 25 كربلا هر كدام يك گردان زرهي در اختيار داشتند.
گسترش سازمان سپاه از زاويه ديگري نيز قابل توجه است. تمايل نيروهاي مردمي به حضور در جنگ ايجاب ميكرد تا سازمان مناسبي، جذب و به كارگيري آنان را عهدهدار شود. مسلماً بافت فرهنگي اين سازمان بايد با نيروهاي مردمي متناسب باشد. لذا سپاه كه برخاسته از انقلاب و بطن مردم بود، مركز جذب نيروهاي مردمي شد. با روي آوردن مردم به سوي جبههها و سازماندهي آنان توسط سپاه، سازمان رزم سپاه رو به گسترش گذاشت. با توسعه سازمان سپاه، امكان بهكارگيري گسترده نيروهاي انقلاب فراهم شد و متناسب با گسترش سازمان، آهنگ رشد نيروهاي سپاه رو به فزوني نهاد و از عمليات ثامنالائمه(ع) تا عمليات بيتالمقدس از 5 هزار به 60 هزار نفر صعود كرد. طوري كه در عمليات ثامنالائمه 16 گردان، در عمليات طريقالقدس 23 گردان، در عمليات فتحالمبين 100 گردان و در عمليات بيتالمقدس 112 گردان پاسدار و بسيجي وارد صحنه درگيري شدند.
پيروزي نیروهای ایران در صحنههاي نبرد، نه تنها در داخل نتايج مهم و بازتاب
وسيعي داشت و نيز نه تنها جبهه عراق را به شدت متأثر كرد، بلكه در منطقه
خاورميانه نيز تأثيرات مهمي بر جاي گذاشت. غرب كه همواره ميكوشيد اسرائيل
را به عنوان قدرت بلامنازع خاورميانه معرفي نمايد، با پيروزي پياپي نیروهای ایران، در مورد ادامه امنيت اسرائيل نگران شد. به عبارت ديگر، كسب
برتري در جنگ نه تنها توازن قدرت را به نفع خودي تغيير داد، بلكه قدرت
اسرائيل را تضعيف كرد. لذا اسرائيل براي جبران، هجوم به لبنان را طراحي كرد
و پس از فتح خرمشهر، آن كشور را مورد حمله زميني قرار داد تا با نمايش
قدرت ارتش خود، بازتاب پيروزي نیروهای ایران را كمرنگ نمايد و يكي از نقاط
انقلابخيز خاورميانه را كه تصور ميرفت از ايران الگوپذير باشد، سركوب
كند. در پي اين حادثه، بخشي از نيروهاي سپاه به فرماندهي احمد متوسليان به
سـوريه اعزام شدند تا در صـورت نيـاز آمـاده مقابلـه با ارتــش اسرائيل
شوند، ليكن با هدايت امام
و تأكيد بر اين مسئله كه "راه قدس از كربلا ميگذرد"، تنبيه متجاوز همچنان
در رأس مسائل قرار گرفت و به جز اندكي از پاسداران، بقيه براي اجراي
عمليات رمضان به ايران بازگشتند. در عين حال حضور سپاه در آن منطقه سبب
راهاندازي تشكيلات نظامي حزبالله لبنان شد كه نتايج آن بعداً آشكار
گرديد.
پشتيباني دشمن در داخل
حركت مسلحانه سازمان مجاهدین خلق كه از سه ماهه آخر سال اول جنگ آغاز شده بود و شهادت و ترور بسياري از مسئولان و مردم عادي و بيدفاع را در پي داشت، در سال دوم جنگ با تحركات وسيع سازمان مجاهدین خلق در 5/7/1360 آغاز شد. هواپيماي فرماندهان عمليات ثامنالائمه(ع) ساقط شد و رئيس حزب جمهوري اسلامي خراسان - هاشمي نژاد - نيز به شهادت رسيد. سپس، چهار شخصيت بزرگ روحاني (مدني، دستغيب، صدوقي و اشرفي اصفهاني) شهيد شدند.
در اين دوران، جو داخل كشور همچنان ناامن بود. سپاه پاسداران ضمن حضور موفق در صحنههاي جنگ، ماموريت مقابله با منافقين و بازگرداندن امنيت به شهرها را نيز به عهده داشت. در اجراي اين مأموريت تشكيلات سازمان مجاهدین خلق شناسايي و تعداد زيادي از آنها دستگير شدند.
در بهمن 1360 طي يك اقدام بسيار مهم، نيروهاي سپاه، مركزيت سازمان مجاهدین خلق - كه پس از فرار مسعود رجوي به فرانسه، به موسي خياباني (فرد دوم سازمان) و اشرف ربيعي (همسر رجوي) واگذار شده بود - را منهدم كردند.
بعد از موسي خياباني، تقي زركش ماموريت تشكيلات داخل كشور سازمان مجاهدین خلق را به عهده گرفت. در فروردين 1361 نيز، در اقدامي مشابه، خانه تيمي مركزيت جديد شناسايي شد و طي عملياتي منهدم گرديد. بعد از اين حادثه، سازمان مجاهدین خلق كه از امنيت لازم برخوردار نبود، تشكيلات خود را به خارج از كشور منتقل كرد و تنها تيمهاي عملياتي خود را در كشور باقي گذاشت كه آنان نيز كاري از پيش نبردند و به مرور منهدم و يا متواري گشتند.
مسئله مهم ديگري كه در سال دوم به وقوع پيوست حادثه آمل بود. يك گروه مائوئيستي موسوم به "اتحاديه كمونيستها" به تصور آنكه پايگاه مردمي دارد، در بهمن 1360 در آمل، خود را "سربداران" خواند و با تعدادي كادر متوهم، يك درگيري مسلحانه در شهر آمل به راه انداخت. اين اقدام به وسيله سپاه و حمايت مردم به سرعت سركوب شد.
وضعیت سال دوم جنگ
روزشمار سال دوم جنگ
-وضعیت نظامی: وضعیت نظامی ایران، وضعیت نظامی عراق، عملیات های ثامن الائمه ، طریق القدس ، فتح المبین ، بیت المقدس ،
-وضعیت سیاسی: وضعیت سیاسی ایران، وضعیت سیاسی عراق،وضعیت منطقهاي بین المللی، سیاست خارجی ایران، کابینه سوم(میرحسین موسوی)
-وضعیت حقوقی: صدور قطعنامه ۵۱۴ سازمان ملل
-وضعیت اقتصادی: وضعیت اقتصادی ایران و عراق
نيروهاي سپاه كه طي 19 ماه قبل از آغاز جنگ تنها جنگ نامنظم را تجربه كرده بودند، نيروهاي سبكبالي بودند كه تنها به ادوات سبك مجهز ميشدند. با شروع جنگ گردانهاي مستقل منظم تشكيل شد و سپس با گردانهاي ديگر تركيب شده و تيپهاي مستقل را تشكيل دادند. بعد از چندي، با افزايش استعداد تيپها، لشكرها تشكيل شدند.
در كنار گسترش سازمان، با غنايم بهدست آمده از دشمن، رستههاي توپخانه و زرهي ايجاد شد. در اين دوره سپاه يگان زرهي خود را با تنها تانكي كه در عمليات فرماندهي كل قوا به غنيمت گرفت، تأسيس كرد و اين يگان با تنها تانك خود در عمليات ثامنالائمه(ع) شركت كرد. اين روند به سرعت پيش رفت، تا اينكه در عمليات فتحالمبين، تيپهاي اصلي سپاه همچون تيپ8 نجفاشرف، تيپ14 امامحسين(ع) و تيپ 25 كربلا هر كدام يك گردان زرهي در اختيار داشتند.
گسترش سازمان سپاه از زاويه ديگري نيز قابل توجه است. تمايل نيروهاي مردمي به حضور در جنگ ايجاب ميكرد تا سازمان مناسبي، جذب و به كارگيري آنان را عهدهدار شود. مسلماً بافت فرهنگي اين سازمان بايد با نيروهاي مردمي متناسب باشد. لذا سپاه كه برخاسته از انقلاب و بطن مردم بود، مركز جذب نيروهاي مردمي شد. با روي آوردن مردم به سوي جبههها و سازماندهي آنان توسط سپاه، سازمان رزم سپاه رو به گسترش گذاشت. با توسعه سازمان سپاه، امكان بهكارگيري گسترده نيروهاي انقلاب فراهم شد و متناسب با گسترش سازمان، آهنگ رشد نيروهاي سپاه رو به فزوني نهاد و از عمليات ثامنالائمه(ع) تا عمليات بيتالمقدس از 5 هزار به 60 هزار نفر صعود كرد. طوري كه در عمليات ثامنالائمه 16 گردان، در عمليات طريقالقدس 23 گردان، در عمليات فتحالمبين 100 گردان و در عمليات بيتالمقدس 112 گردان پاسدار و بسيجي وارد صحنه درگيري شدند.
پشتيباني دشمن در داخل
حركت مسلحانه سازمان مجاهدین خلق كه از سه ماهه آخر سال اول جنگ آغاز شده بود و شهادت و ترور بسياري از مسئولان و مردم عادي و بيدفاع را در پي داشت، در سال دوم جنگ با تحركات وسيع سازمان مجاهدین خلق در 5/7/1360 آغاز شد. هواپيماي فرماندهان عمليات ثامنالائمه(ع) ساقط شد و رئيس حزب جمهوري اسلامي خراسان - هاشمي نژاد - نيز به شهادت رسيد. سپس، چهار شخصيت بزرگ روحاني (مدني، دستغيب، صدوقي و اشرفي اصفهاني) شهيد شدند.
در اين دوران، جو داخل كشور همچنان ناامن بود. سپاه پاسداران ضمن حضور موفق در صحنههاي جنگ، ماموريت مقابله با منافقين و بازگرداندن امنيت به شهرها را نيز به عهده داشت. در اجراي اين مأموريت تشكيلات سازمان مجاهدین خلق شناسايي و تعداد زيادي از آنها دستگير شدند.
در بهمن 1360 طي يك اقدام بسيار مهم، نيروهاي سپاه، مركزيت سازمان مجاهدین خلق - كه پس از فرار مسعود رجوي به فرانسه، به موسي خياباني (فرد دوم سازمان) و اشرف ربيعي (همسر رجوي) واگذار شده بود - را منهدم كردند.
بعد از موسي خياباني، تقي زركش ماموريت تشكيلات داخل كشور سازمان مجاهدین خلق را به عهده گرفت. در فروردين 1361 نيز، در اقدامي مشابه، خانه تيمي مركزيت جديد شناسايي شد و طي عملياتي منهدم گرديد. بعد از اين حادثه، سازمان مجاهدین خلق كه از امنيت لازم برخوردار نبود، تشكيلات خود را به خارج از كشور منتقل كرد و تنها تيمهاي عملياتي خود را در كشور باقي گذاشت كه آنان نيز كاري از پيش نبردند و به مرور منهدم و يا متواري گشتند.
مسئله مهم ديگري كه در سال دوم به وقوع پيوست حادثه آمل بود. يك گروه مائوئيستي موسوم به "اتحاديه كمونيستها" به تصور آنكه پايگاه مردمي دارد، در بهمن 1360 در آمل، خود را "سربداران" خواند و با تعدادي كادر متوهم، يك درگيري مسلحانه در شهر آمل به راه انداخت. اين اقدام به وسيله سپاه و حمايت مردم به سرعت سركوب شد.
وضعیت سال دوم جنگ
روزشمار سال دوم جنگ
-وضعیت نظامی: وضعیت نظامی ایران، وضعیت نظامی عراق، عملیات های ثامن الائمه ، طریق القدس ، فتح المبین ، بیت المقدس ،
-وضعیت سیاسی: وضعیت سیاسی ایران، وضعیت سیاسی عراق،وضعیت منطقهاي بین المللی، سیاست خارجی ایران، کابینه سوم(میرحسین موسوی)
-وضعیت حقوقی: صدور قطعنامه ۵۱۴ سازمان ملل
-وضعیت اقتصادی: وضعیت اقتصادی ایران و عراق
:: موضوعات مرتبط: تاریخ جنگ ایران و عراق
:: برچسبها: بخش سوم, سال دوم جنگ
