
سازمان مجاهدين خلق (منافقين) و جنگ ایران و عراق
سازمان مجاهدين خلق و رهبري آن بر اساس مرام و مشي خود در ابتداي شروع جنگ در ظاهر با نظام ابراز همدردي نموده، در نشريات خود صدام و رژيم بعث را متجاوز ميدانستند، اما در تحليلهاي درونگروهي خود از جنگ به عنوان فرصتي ياد ميكردند كه در آن دولت نوپاي جمهوري اسلامي تحت فشار قرار گرفته، زمينه براي تحقق اهداف آنان فراهم خواهد شد. به همين دليل رهبران سازمان با بروز اختلافات ميان بنيصدر و مسئولان كشور، به حمايت از وي پرداختند و با تشديد اين اختلافات تلاش كردند تا ضمن ايجاد بيثباتي سياسي در داخل كشور، نظام را به بنبست برسانند. اين روند تا 30 خرداد 1360 ادامه داشت تا اينكه آنان علناً به مخالفت با جمهوري اسلامي پرداختند و عليه آن اعلام جنگ مسلحانه نمودند. با فرار رجوي و چند تن ديگر از رهبران سازمان مجاهدين خلق به خارج از كشور، ديدگاه آنان درباره جنگ كاملاً شفاف شد طوري كه آنان رهبران ايران را جنگطلب ميدانستند و معتقد به جنگافروزي ايران بودند و عملاً به دشمن ايران، يعني رژيم عراق پيوستند و به خدمت اين رژيم درآمدند و در مقابل از كمكهاي اين رژيم بهرهمند شدند.
همکاری سازمان مجاهدين خلق (منافقين) با عراق
حمايتهاي منافقين از دشمن بعثي و خدمات آنان به رژيم عراق در زمينههاي مختلفي بود، از جمله:
2ـ جاسوسي به نفع دشمن بعثي و ارائه اخبار و اطلاعات درباره مراكز مهم نظامي و صنعتي كه به بمباران اين مراكز توسط دشمن منجر ميشد.
3ـ ارائه اخبار و اطلاعات درباره جنگ و نحوة عمل رزمندگان اسلام و نيز زمان و مكان عملياتها به ارتش عراق.
4ـ پخش شايعه در پشت جبهه براي تضعيف روحيه مردم.
5ـ تبليغات سوء عليه جمهوري اسلامي ايران در سطح جهاني، براي ضربه زدن به وجهه بينالمللي جمهوري اسلامي ايران.
6ـ جمعآوري و اختفاء سلاح و استفاده از آنها عليه دولت ايران.
7ـ گشودن يك جبهه وسيع جنگ داخلي در ايران و تلاش براي تضعيف توان نظامي ايران از طريق منحرف كردن اذهان مسئولان و امكانات جمهوري اسلامي و تخصيص بخشي از نيروها و امكانات كشور جهت پاسخگويي به اينگونه بحرانها.
8ـ انتقال هواداران خود از ايران و ساير نقاط جهان و سازماندهي و اعزام آنها به عراق براي تشكيل يك ارتش به اصطلاح آزاديبخش براي همكاري نزديك با ارتش عراق.
9ـ كمك به ارتش عراق در شنود بيسيمهاي رزمندگان اسلام و نيز بازجويي از اسيران ايراني.
10ـ عمليات نظامي عليه رزمندگان اسلام با همكاري و پشتيباني لجستيكي ارتش عراق كه نمونه بارز آن عمليات مرصاد بود كه در روزهاي پاياني جنگ در مناطق غرب كشور به وقوع پيوست.
11ـ اعزام تيمهاي بمبگذاري و ترور به داخل ايران به منظور ضربه زدن به توان امنيتي و نظامي ايران و تضعيف روحية مردم.
12ـ ارسال علائم و پيامهايي به هواپيماهاي عراقي كه شب هنگام مبادرت به بمباران شهرها و مناطق مسكوني مينمودند.
در مجموع منافقين با اين تحليل كه خود به تنهايي قادر به سقوط نظام جمهوري اسلامي نيستند در كنار عراق قرار گرفتند و اميد داشتند با عامل فشار خارجي زمينه را براي سقوط جمهوري اسلامي و بازگشت خود به ايران فراهم سازند.
عملیات "فروغ جاويدان"
در واكنش به اين تهاجم جديد، به فرمان امام، نيروهاي بسيجي رهسپار جبههها شدند و دشمن را به عقب رانده يا متوقف كردند.
در جبهه جنوب هنوز ارتش عراق به طور كامل تا خط مرزي عقب رانده نشده بود كه مقارن ساعت 14:30 مورخ 3/5/1367 منافقين با استفاده از امكانات لجستيكي و پشتيباني گسترده ارتش عراق، هجوم خود را از طريق تنگه پاتاق به طرف شهر اسلامآباد آغاز كردند. منافقين كه اطلاعات درستي از ايران نداشتند، تحت تأثير اهداف توهمآلود خود و پشتيباني ارتش عراق، عمليات خود را با هدف براندازي نظام جمهوري اسلامي ايران آغاز كردند. منافقين تصور ميكردند كه وضعيت نظامي ايران به دليل تهاجمات پيدرپي عراق از هم پاشيده و اوضاع داخلي ايران به دليل پذيرش قطعنامة 598 به شدت آسيبپذير شده است. منافقين فكر ميكردند در مدتي كوتاه از مرز خواهند گذشت و سپس ملت ايران به آنان لبخند زده و به ارتش آنان ملحق خواهند شد.
مسعود رجوي در همان زمان طي تحليلي گفته بود كه نبايد اين فرصت تاريخي را از دست بدهيم و بايد حمله كنيم و در شرايطي كه رژيم نيروي جنگي ندارد كار را تمام كنيم.
مريم رجوي نيز در جمع نيروهاي حمله كننده اظهار كرده بود: وقتي از جبهه برويم، آن طرفتر كسي نيست كه جلوي ما را بگيرد. رجوي در پاسخ به سؤالات حاضرين در همين نشست ميگويد: جمعبندي نهايي در ميدان آزادي.
به اين ترتيب منافقين كه از كمكهاي ارتش عراق و پيشرويهاي موفقيتآميز اوليه خود دلگرم شده بودند، پيروزي را نزديك ميديدند، خصوصاً اينكه عراقيها كليه تجهيزات سنگين نظامي مورد نياز را در اختيار آنان قرار داده و آنان را در اين تهاجم كه "فروغ جاويدان" ناميده بودند، ياري كردند. اما با حضور گسترده نيروهاي مردمي در جبههها و پيام امام به سپاه پاسداران براي مقاومت، منافقين در كمين نيروهاي اسلام قرار گرفتند و تار و مار شدند به طوريكه بعدها اعضاي اين سازمان از اين عمليات ـ كه ايران نام "مرصاد" بر آن نهاد ـ به عنوان قتلگاه خود و يك اشتباه استراتژيك از سوي رهبري سازمان ياد كردند.
منبع: برگرفته از کتاب جنگ ایران و عراق، پرسشها و پاسخها، فرهاد درویشی، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ
:: موضوعات مرتبط: تاریخ جنگ ایران و عراق
:: برچسبها: سازمان مجاهدين خلق, منافقين, و جنگ ایران و عراق
